کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

کیمیا، دختری از ورای آسمانها

خاطره ایی تلخ از 22 روزگی کیمیا

1390/5/6 20:07
نویسنده : سمانه - امیر
914 بازدید
اشتراک گذاری

امروز کیمیا خیلی بیحال بود از صبح خواب بود فقط بلند میشد تو خواب یه کم شیر میخورد و میخوابید....تا حدی که  یه کم که بیدار بود بردیمش حمام، ولی حتی تو حمام هم خوابش برد هر چی آب میریختم روش و به صورتش اب میزدم بیدار نمیشدتعجب، بعد از حمام هم وقتی داشتیم لباس تنش میکردیم به طرز وحشتناکی بالا آورد یعنی خیلیییییییی زیاد بالا اورد مثل ادم بزرگ هاگریه، بعدشم یه کم کوچولو شیر خورد و دوباره خوابیده!!!نگران، هم من ، هم امیر ترسیده بودیم، هنوزم نگرانم تا بیدار نشه و سر حال نبینمش و شب تا صبح بیدار نگهمون نداره خیالم راحت نمیشه.....استرس

تازه باید ازش نمونه ادرار و مدفوع بگیریم (اخه تو مدفوعش خون دیدیم ناراحت)ولی نمیتونیم اخه باید تا گرفتیم 20 دقیقه ایی برسونیم ازمایشگاه، ما هم هنوز موفق نشیدیم چون یا باباش خونه نبوده یا خواب بوده یا کیمیا خواب بوده یا دیگه ازمایشگاه تعطیل بوده.....

کاشکی زودتر بزرگ شی مامان ، از اب و گل این دوران سخت در بیای ، ما هم تجربه نداریم، ادم با تجربه هم دورمون نیست ، هیچی دیگه.....سبز

ایشالا همیشه سالم باشی مامان.......ماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله الهه
8 مرداد 90 13:03
آخی خاله چرا آخه .ایشاله خوب میشی .بزرگم میشه کیمیای ناز گل و مامانی دلش واسه این روزای سخت تنگ میشه