ادامه کیمیا یک ساله شد......
کیمیا و اخرین روزهای یگ سالگی
خدایا شکرت......
کیمیا یک ساله شد......
بدون شرح
نمیدونم!!!
اینجا از حمام اومدی و تر و تمیز داری تی وی میبینی ببینید چه خانم نشستم ....قروبنت برم من.... بیشتر اطرفیان میگن تو شبیه پسرهایی....بابا هم که موهات روکوتاه کرد دیگه هیچیییییییییی واست یه کلاه خوشگل دخترونه خریدم ولی سرت میزارم میبیم راستی راستی شبیه پسرها میشیها ههههه قروبنت برم مننننننننننننننننننننننننن ...
عروسک بازی
از همون اولین بارهایی که بهت عروسک دارم خیلییییییی دوست داشتی و خیلی قشنگ باهاش ارتباط برقرار میکردی.... اولین بار 5 6 ماهه بودی....هنوز نمی نشستی و هنوز بازی کردن بلد نبودی ولی دوسش داشتی ...قروبونت برم من.... این عکس اولین باری که عروسک دادم بهت 12 اذر 1390 این یه لینک قدیمی http://kimya.niniweblog.com/post71.php ولی حالا خیلی بهتر و واقعی تر باهاش بازی میکنی....گاهی باهاش مهربونی و نازش میکنی و گاهی میشه وزنه ایی تو دستت و هی بالا و پایینش میکنی و باهاش راه میری..... گاهی هر جا میری از خودت جداش نمیکتی ...گاهی هم هر چی میگم کیمیا نینیت کو محل نمیدی ههههه این نینیت یه سری وسیله ...
در استانه یک سالگیییییییی
دختر گلم حدود یک هفته دیگه یک ساله میشییییی ...اصلا باور نمیشه که به این زودی 1 سال گذشت با اینکه خیلییییییی سخت بود ولی خیلی دوست داشتنی بود و دلم نمیخواست سریع بگذره ...یک ساله که با صدات ، با گریه هات، با خنده هات و با نغ هات و با بازی هات و با شیطنت هات من و بابا صبحمون رو شب و شبمون رو صبح میکنیم ...از اعماق دلم میگم که هیچیییییییییییییییییییییییی جز سلامتی تو و بابا نمیخواهم و البته خودم اونم چون دوست دارم خودم بزرگت کنم ...دوست دارم خودم پرورشت بدم دوست دارم بشی یه خانم مودب و باشخصیت ...دوست دارم باشم و پله پله طی کردن های موفقیت هات رو ببینم ...دوست دارم باشم و سر و سامون گرفتن و خوشبختی و آرامشت رو ببینم ....دوست دارم باشم چون نمیخ...