کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

کیمیا، دختری از ورای آسمانها

با معذرت از همراهان همیشگی وبلاگ کیمیا

1391/6/2 12:59
نویسنده : سمانه - امیر
814 بازدید
اشتراک گذاری

با عرض معذرت بنا به دلایلی شخصی و علیرغم میل باطنی از این به بعد وبلاگ کیمیا یک وبلاگ کاملا شخصی بوده و از حالت عمومی خارج میشود و تمام مطالب آن به صورت رمز دار گذاشته میشود. از دادن رمز به افرادی که شناختی نسبت به انها ندارم معذورم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

ادمین
2 شهریور 91 12:31
..:: فروشگاه کوثر ::.. ارزانترين فروشگاه ايرانيان با تخفيفات ويژه ------------- انواع کارتون هاي جذاب و دوست داشتني براي کودکان دلبند شما آموزش زبان انگليسي براي کودکان آموزش زبان انگليسي براي خردسالان انواع بازي هاي فکري و جالب و.... فقط از ما بخواهيد: www.kowsar-shop.persianblog.ir ------------- اگر مايل به تبادل لينک بوديد ابتدا ما را لينک کنيد و سپس در بخش نظرات پست ثابت اعلام بفرماييد. با تشکر
نیلوفر
2 شهریور 91 12:52
سلام
چقدر بد شد،من خیلی دوستتون دارم و خیلی ناراحت شدم بابت این قضیه که نوشتید،حالا من چکار کنم آخه
بهترینهارو براتون آرزومندم



ممنون نیلوفر جون من هم همیشه با دیدن نظراتتون خوشحال میشدم....ولی توی مجازی تفکیک خوب و بد بین ادمهایی که شناختی نداری مشکله... و دوستهای خوبی که تا به حال ندیدم ولی با نظراتشون دورادور تصورشون میکردم و باهاشون ارتباط برقرار میکردم و خواننده های خوب وبلاگ کیمیا که همیشه به امید نظرات خوبشون نینی وبلاگ رو باز میکردم هم به واسطه ادم های بیمار دنیای مجازی مجبورم که از دست بدم....من هم موفقیت شما رو خواهانم
مریم(مامان کیمیا)
2 شهریور 91 18:10
سمانه جون عادت کرده بودم که شیرین کاریهای کیمیا را بخونم و به یاد روزهای 2سال پیش بیافتم...
حق داری...من هم یه چند باری از این دوستان مجازی یه سری اظهار لطفها دیده ام که واقعا" آدم می مون چی بگه.....
به هرحال برای خودت و کیمیای نازنینت دنیایی از شادی را آرزومندم....


مرسی مریم جون ...ایشالا با هم بیشتر اشنا میشیم و مثل همیشه از نظرات خوبت بهره مند میشم گلم...من که همچنان از خواننده ها پر و پا قرص وبلاگ کیمیا جون هستم...
fatemeh
3 شهریور 91 17:50
vaaaaaaaaaaaay salam. akhe chera? man kheili dus dashtam webe kimiaro. taghriban chandruz ye bar sar mizadam. ashkam dar umad. movafag bashin.


خیلی از لطفتون ممنمونم...خودم هم واقعا مایل به اینکار نبودم...
ترکان
4 شهریور 91 1:59
سمانه جون پس باید با وبلاگه کیمیا جون خداحافظی کنم،آره؟


ترکان جون تو همیشه به من لطف داشتی و من همیشه با ذوق تظراتت رو میخوندم ....شرمندم ...شاید روزی روزگاری دوباره تصمیم گرفتم عمومیش کنم...فعلا که به خاطر بعضی از ادمهایی که نمیدونم چی باید اسمشون رو گذاشت ترجیح دادم اینکار روکنم...واقعا با اینهمه اظهار لطف خودمم هم خیلی ناراحتم که چرا نمیتونم با اسایش و ارامش واسه خودم و دخترم بنویسم...

خوشحال میشم با هم بیشتر اشنا بشیم عزیزم به امید روزی که همدیگرو ببینم

زهرا مامان صدرا
4 شهریور 91 11:34
اِ.. منم گاهی بهتون سر می زدم چیز یاد می گرفتم..
یادتونه تاب را پرسیده بودم؟ اصلا نمی دونستم میله بارفیکسا جدیدا اینجوری شده.. بعدش رفتم برا صدرا تاب خریدم کلی دعات کردم



ممنون خوشحالم که تونستم کمکی بکنم
لیلی
5 شهریور 91 1:38
حیف شد..من همیشه وبلاگتون رو میخوندم..ولی نطر نمیذاشتم..ولی خوب حتما صلاح دونستید دیگه..ولی دخترت خیلی با نمکه


مرسی عزیزممممم
سمیرا مامان آنیتا
5 شهریور 91 16:35
چرا ؟ چی شده مگه ؟
دلم برای کیمیا گلی تنگ میشه .. ببوسش برام


سمیراجون همدیگرو میبینم ایشالا بهت توضیح میدم و شماره البته...انیتا رو ببوس
sara
8 شهریور 91 14:56
سلام سمانه جون ...رمز لطفا ..اگر صلاح میدونی
مهسا
8 شهریور 91 19:20
سلام سمانه جون خوبید؟ واقعا متاسفم برای این آدم های مزاحم و ییکار که باعث میشن تو این دنیای مجازی دوستای خوبمون وازدست بدیم ولی سمانه جون بدون من عاشق کیمیام و همیشه به وبش سر می زنم وبا کامنت هام علاقم رو به کیمیا جون نشون می دم ای کاش اینکارو نمی کردی من واقعا برا کیمیاجونم دلم تنگ میشه کیمیا جونم ومامان سمانه برامن که همشهری شما نیستم خیلی سخته که بتونیم باهم دیگه آشنا بشیم به امید روزی که مامان سمانه از تصمیمش منصرف بشه یااینکه ما از نزدیک همدیگرو ببینیم خیلی دوستون دارم می بوسم روی ماهتون رو
سپید مامان علی
9 شهریور 91 11:44
چرا این وبلاگ آپ نمیشه هاااااااااااااااااا؟
خاطره مامان بردیا
9 شهریور 91 21:25
حالا یه بارم که ما پیشاپیش رمز و داریم اینجا به روز نیستا!!!
سهیلا
11 شهریور 91 12:40
سلام
دو هفته سفر بودم و اینقد دلم واسه کیمیا تنگ شده بود که خوابشو دیدم
خواب شما و کیمیا رو
حالام که...


قروبنت برم سهیلا جون من شرمنده ام به خدا... به شما بدم باید به خیلیی ها بدم ...خوشحال میشم بیشتر باهم اشنا بشیم عزیزم و بعد ایشالا....من همیشه از نظرات خوب شما خوشحال میشدم...
سهیلا
12 شهریور 91 9:28
وقتی که نشه پست های شما رو دید نظر و گفتگویی هم نیست و آشنایی هم نخواهد بود. خدانگهدار متاسفم
سمیه
12 شهریور 91 16:26
منم همراه کیمیا و شما بودم.اما خوب گاهی اینجوری بهتره.شاید بهونه ها و انگیزه های دنیای مجازی اینجوری تموم میشه.قربانت.اما گاهی یه عکس از خودش بذار.لااقل تغییراتش رو ببینیم


حتمااااا
سمیرا
2 مرداد 92 22:46
سلام وب زیبایی دارید به ما هم سر بزنید
کیمیا
27 شهریور 92 18:15
سلام گلم وبت عــالییه حرف نداره خوشحال میشم به وب منم سری بزنید ممنون عزیزم


کدوم وب؟