کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

کیمیا، دختری از ورای آسمانها

واکسن 2 ماهگی(سه شنبه 14 شهریور 90)

1390/6/18 10:54
نویسنده : سمانه - امیر
1,645 بازدید
اشتراک گذاری

واسه واکسن 2 ماهگی بردیمت پیش دکتر برخوردارSmilehaa، خیلی مهربون بهت زد ولی کلی دردت گرفت و گریه کردی Smilehaaو یه کم هم خون اومد(بمیرم الهی)....شب هم از 7 گریه کردی تا 3.5 صبح Smilehaaفقط هم رو دوش اونم رو دوش بابایی اروم میشدی(طفلی بابات پدرش دراومدSmilehaa)خیلی اذیت شدی، تب هم تا 38.2 شب اول کردی،مشکل بزرگ ابن بود تو همیشه 2 ساعتی 1 بار شیر میخوردی اون شب از 6 عصر که شیر خوردی تا 1.5 شب سینه نگرفتی، ما هم مجبور شدیم یا شیشه و قطره چکون با زور 40 سی سی بهت بدیم که قندت نیفته،عزیز دلم ...جیگرم کباب بود Smilehaaدو روز این طور بد حال میدیدمت....از خدا تنها خواستم اینه که همیشه سالم باش مامان و ارزو میکنم خدا همه نینی های طفل معصوم رو که مریضن شفا بده چون کاملا درک میکنم که چقدر سختهههههههههههههه......

خوب عکسای روز از یادنرفتنی و سخت.....

اینجا از دکتر اومدیم هنوز خبر نداری که چه بلایی سرت اومده 32 Orange Emoticons

اینم جای واکسنت

اینم همون شب که فقط رو شونه آروم بودی رو دوش بابایی بیهوش شدی...بابا تکون میخورد تو جیغ میزدی72 Orange Emoticons

اینم روز دوم واکسن که ارومتر بودی و خوابیدی و مامان هم واست کمپرس گرم گذاشته....Smilehaa

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاطره مامان بردیا
19 شهریور 90 20:57
اوخی.. نازی انشاء اله که تا الان دیگه جای واکسنت خوب شده عزیزم
مامان رانيا
16 مهر 90 9:55
اخييييييييييييييييي دلم كباب شد