خواب کیمیا

خوب بعد کلی وقت اومدم اینجا ....ببخشید دیگه نمیرسم خیلی بیام درسام زیاده و تو خود فسقلت به اندازه کافی ازم وقت میگیری.....

ولی دیدیم داره یادم میره چه پیشرفت هایی کردی دیگه اومدم .....هفته گذشته یک هفته بارونی و سرد رو پشت سر گذاشتیم و تو داری اولین پاییط زندگیت رو تجربه میکنی ، تو این مدت که اینجا نیومدم کلی کارا میکنی.....مهمترین اتفاق اینه که دیگه مستقل شدی و تو اتاق خودت میخوابی یوووووهوووووووووووو گفتیم هر چی زودتر جدا بشی هم واسه خودت بهتره هم من اخه بعدا هیچ کردم سختی نمیکشیم ....ولی دلهره تنها گذاشتنت هم هست دیگه .....شب اول واسه امتحان من و بابا اومدیم تو اتاق کوچولوی تو و یه جوری چپیدیم دیگه

 ،دیدم مشکلی نیست اومدیم تو هال تا بلاخره یواش یواش بریم تو اتاق خودمون اخه بین اتاف تو و ما پذیرایی و تو دور میشی

اینم وقتی که دیگه کامل مستقل شدی.....

کلا سختر شده چون من واسه شیر باید بلند شم بیام پیش تو (قبلا بغلم بودی دیگه) اونم حداقل هر 2 ساعت ،چی بشه که بشه 3 ساعت  ولی دیگه تو یک هفته عادت کردم هر چند سخت به این امیدم که جدا کردنت باعث بشه کمتر واسه شیر هم بلند بشی ،اولش که میخواستم جدات کنم میترسیدم بیدار بشی من نفهمم ولی دیدم نهههههههه تو جنب بخوری من  سریع پریدم تو اتاقت.....اخه وقتی گرسنت میشه اولش شروع میکنی به دست و پا زدن و چنگ انداختن خودت تو خواب بعد اگه کسی به دادت نرسید تلافی میکنی و گریه میکنی اونم شدیدددددددددد ولی من قبل از اینکه به اون مرحله برسه تو اتاقتم ،خودم هم باورم نمیشه هم اینقدر خوابم سبک شده باشه هم گوشم تیز که تو خواب وول خوردن تو رو حس کنم و بیدار بشم و بیام، ولی خوب فعلا که موفق بودیم و تو هم موفق تر .....

ولی هم چنان خوابودن تو واسه ما پروژه ایی شده از حدودا  2 ماهگی خیلی شبا سخت میخوابی یعنی از همون موقعی که شب تا صبح میخوابی(2 ماه و نیمگی) واسه خوابت بردن ما رو بیچاره میکنی

به رو پا، نه تو بغل نه تو دیوار گهواره نه تو تخت به هیچ صراطی مستقیم نیستی یعنی تقصیری هم نداری بلد نیستی بخوابی جوجو باید یاد بگیری (قبلا بلد شده بودی یادت رفت البته همه میگن تو یه مقطعی اینط.ری میشن بچه ها درست میشه به امید خدا) حالا چند روزی هست کالسکه به داد ما رسیده ،دیدم هر وقت با کالسکه میبریمت بیرون میخوابی تست کردیم دیدم تو خونه هم با کالسکه میخوابی ولی اونم گاهی جواب نمیده و به قول بابا متوسل میشیم به روش جنگلی ههههههه که فقط من و بابا میدونیم چیهالبته نا گفته نماند یه شبایی هم مثل امشب خیلی گلی و راحت میخوابی (البته با پستونک که اگه نبود من نمیدونستم چکار میکردم واسه تو دقیقا مثل اب رو اتیشه).....دیگه باید هم ما و هم تو تحمل کنیم تا کم کم یاد بگیری عزیزکممممممم