کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

کیمیا، دختری از ورای آسمانها

کیمیا بزرگ میشه.....

1390/8/14 1:05
نویسنده : سمانه - امیر
636 بازدید
اشتراک گذاری

از پیشرفتات بگم.....

با قهقه میخندی ولی سخت یعنی باید تلاش کنیم لبخند رو میای ولی قهقهه خانمی دیگه..... ادم دلش شاد میشه وقتی اینظوری از ته دل میخندی با موبایل واست ضبط کردم بزرگ شدی بهت میدمچون تا دوربین رو میبینی دیگه قهقه نمیزنی و با تعجب نگاش میکنی بعد این همه عکس هنوز بهش عادت نکردی ههههههه

دیگه اینکه اشیا رو با دست میگیری یه روز تو همین روزا  داشتم واست کتاب میخوندم یه دفعه کتاب رو گرفتی کردی تو دهنت من هم بی جنبه اینقده ذوقت رو کردم که نگو کپل منننننننن

حالا جغجغه میگیری توپ میکیری تو دستت و صاف تو دهنت من هم هم رو واست میشورم.....

یه حرکت باحال که میکنی و من و بابا کلی بهت میخندیم (کلا شدی سوژه خنده ما) اینه که انگشتت رو میزاری رو نوک بینیت و واسه اینکه ببینیش چشمات چپ میشه خیلی صحنه با مزه ایی ولی واسه اینکه عادت نکنی من انگشتت رو بر میدارم

دیگه جونم واست بگه .....5شنبه ها که من کلاس دارم و پیش بابا میمونی کلی با هم خوش میگذرونید ،این هفته که اومدم دیدم بابا نشسته کنار گهواره و تو هم خودت شیشه شیرت رو با دو دست گرفتی داری میخوری (تویی که شیشه نمی گرفتی) خدایی این یک کارو فقط بابا به این خوبی از پسش بر میاد.....خلاصه اینقدر ذوقت رو کردم ....تو هم فهمیده بودی که واسه این حرکتت دارم ذوقت میکنم  میخندی و میخوردی و لوس میشدی،قربونت برم مننننننننننننن خدااااااااااااااااا

اهان یادم رفت بگم که داری تمرین میکنی واسه حرف زدن و با زبون خودت حرف میزنی آآ او ایی اقا و .....

کلی واسم تعریف میکنی منم جدی میگریم و بهت میگم خوب بعدش تو هم با ذوق ادامه میدی خیلی تلاش میکنی تا از تو حنجرت یه صدا بدی بیرون ....و حال میکنی110 Orange Emoticonsکلی با اون اردک تشک بازیت حرف میزنی و براش تعریف میکنی پاهای بیچارشو میکشی با دو دست و میکنی تو دهنت ههههههه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاطره مامان بردیا
14 آبان 90 11:05
قربونت برم که شیشه شیرت و خودت گرفتی با اون دستای کوچولوت