کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

کیمیا، دختری از ورای آسمانها

رفتیم پارک

1391/3/19 9:41
نویسنده : سمانه - امیر
670 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز با دوستام رفتیم پارک...کلی خوش گذشت ...اینقدر یطونی کردیم که من با اینکه ظهر 2 ساعت لا لا کرده بودم رسیدیم خونه اط ساعت 8:15 خوابیدم تا 10:30 هههههه

این منم تو پارک...میشناسید کهنیشخند

این خانمه مثل اینکه زورش به من میرسید!!!!

نکننننننن گریهههه

دهِ برو اونور میگم...

فکر نکنی من میخورما ...دفعه اخرت باشه ....ههههههه

 هیچ کس بردیا خودم نمیشه...

این نینی نازه هم رانیا هست نمیدونم چرا همش گریه میکرد....از کی میترسید نمیدونم...بردیا هم همش به گریه اش میخندید هههههه

 

این جمع ما نینی هاالبته همه نیستیم!!

اینم ما مو مامانای گلمون

 

این من که لباس راحتی پوشیدم ههههه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

خاطره مامان بردیا
19 خرداد 91 11:15
عسیسممممممممممم. الهی بمیرم که دردت اومده عکس سومش چقدر مظلومانه اس
سپید مامان علی
19 خرداد 91 20:38
ای جاتم...یعنی زور تلماه بهت رسیده قلدر من خیلی خوش گذشت...کیمیا جونی عاشق این نگاهاتم
سمیرا مامان آنیتا
22 خرداد 91 12:43
بععععععععععله
در جریانیم
خوش گذشت بی ما ؟
یعنی این تل سرت منو کشته ها
از اونجایی که ما مامانای دختر دار باید با هم مشورت کنیم آیا این تل سرش رو اذیت نمیکنه ؟ پارچه ایه ؟ آخه این دختر ما عمرا بذاره چیزی رو سرش دووم بیاره

جات خالی بود سمیرا جون با من تلفنی هماهنگ شد من گفتم حتما خاطره بهت میه....دفعه بعد ایشالا....کیمیا هم نمیزاره نه دستمال سر نه کلاه...ظاهرا اذیت نمیکرد چون اگه میکرد نیکشت خودشو هههه
مامان بزرگ برديا
23 خرداد 91 15:58
آخي من نبينم تو اوخ بشي ولي عيب نداره نانازي حسابي بازي كردي دوستاي جديد پيدا كردي آفرين به اين ماماناي خوش ذوق يه عالم بوس براي كيمياي گو له نمك
ندا
23 خرداد 91 16:06
عزیززززززززززم.... هر روز داره بزرگتر میشه و خوشگلتر....
مامان رانيا
25 خرداد 91 15:54
اخي خاله دردت اومد همه عكسها خيلي خوب شده
شاپرک مامان مهدی
26 خرداد 91 0:19
اخی اون دفعه تو بردیا رو مو هاشو کشیدی حالا ایندفعه تلما بشگونت گرفت درد اومده اخی نازی خانم کوچولو