کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

کیمیا، دختری از ورای آسمانها

وقتی کیمیا تو سن 11 ماه و 10 روزگی رسما راه افتاد

1391/3/28 12:57
نویسنده : سمانه - امیر
740 بازدید
اشتراک گذاری

١٥ خرداد با ترس و لرز شزوع کردم هنوز خودم از زمین بدون کمک وسیله بلند نیمشدم.. ولی تاتی تاتی تا بغل مامانم میرفتم اگه یه وقت حواسم نبود تو خونه هم راه میرفتم ولی تا میفهمیدم دارم راه میرم میترسیدم و تالاپی خودمو مینداختم هههه

اما دیگه از  ٤ ٥ روز پیش خودم هم بلند میشم قبلا تا نصفه بلند میشدم یعنی دستم رو زمین باسنم تو هوا!!!

و الان که 28 خرداد هست از حدود 3 4 روز پیش رسما کل خونه رو تند تند میرم..هر از گاهی هم میخورم زمین ولی یادم میره زودی....تو خیایابون و پارک اگه سطح صاف باشه یواش میرم ولی مامانم هنوز جرات نمیکنه ولم کنه زبان رو چمن که ناصافه خودم هم میترسم دست مامانم رو ول کنم اخه واسه من هنوز خیلی پستی بلندی چمن زیادهخجالت

اینم عکسای اولین تاتی تاتی کردن من ....به افتخارممممتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقنیشخند

این عکسام مال دیشبه که اماده شده بودم بابا بیاد بریم پارک نیشخند

بازم تاتی تاتی

اینجا هم تو پارک دست در دست بابایی دارم میرم

اختلاف ابعاد رو داشته باشید زبان

از بس کنجکاوم هی مینشستم ببینم چیز رو زمینه برش دارم بایا هم اینطوری منو برد که نتونم بشینم ابله

 خدایا شکرت که من راه افتادم از التماس کردن  مامان و بابا واسه بغل شدن نجات یافتم ههههههاز خود راضی

یه شکایت دیگه هم از مامانی دارم من تل،هدبند،دستمال سر، کلاه خلاصه هرچیز اضافه ایی که بخواد بیاد رو سرم بیزارم.....با چه زبونی بگم ؟!!!!!!

اَه ه ه

بیا بگیرش برو دیگه نزنی تو سرم این چیزا رو ها ،من خوشم نمیاد....

مامان:نگران

آخیشششششششش راحت شدماااااااا...دیگه نیستش...

تازه از این لباس جلو پشبندی ها خوشم نمیاد ولی دیگه تو این مورد حریف مامانم نشدم ابرو 

راستی جوجه هام یکیش یه لقاالله پیوست اون یکی هم تنها شد مامان دلش سوخت از مریضیش هم ترسید بردش یه جای دیگه ناراحت فاتحه یادتون نرهچشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

خاطره مامان بردیا
28 خرداد 91 14:06
تاتی کردنت مبارک کوچولو قربون اون ابعادت برم من عاشقتم که مامانی حریفت نمی شه واسه تل سر خیلی عکسا توپ بود. مخصوصا اون عکس آخری دلم و برد
خاله فهیمه
28 خرداد 91 17:27
تل و از سرش درآورده ! همچین دستش گرفته انگاری کثیف ترین چیز دنیا دستشه
سپید مامان علی
28 خرداد 91 19:06
تاتی کردن کیمیا جونی مبارک باشه...انشاءالله قدمهات استوار و زمین زیر پایت هموار باشه گلم
زهرا مامان صدرا
28 خرداد 91 22:45
سلام.. من از نی نی سایت اومدم اینجا.. یه سوال داشتم.. چارچوب ما هم موج دار است می شه لطفا بگی چطوری تاب وصل کردین؟


به راحتی رو قسمت باریکش بارفیکس کیپ شد عزیزم
خاله فهیمه
29 خرداد 91 0:23
اون عکسه هست کنار در ایستاده و اماده شده بره بیرون خیلی ژستش باحاله
مامی گل
3 تیر 91 13:03
تاتی تاتی مبارک خانوم خانوما قربون دستات که بالا نگهشون داشتی تا نیوفتی
مامان رانيا
4 تیر 91 18:50
خوشگل خانوم تلت در اوردي خيالت راحت شد؟
سمیرا مامان آنیتا
5 تیر 91 12:42
به به ماشالا .. هزار آفرین دختر کوچولوی زرنگ به افتخارش
خاله سمیرا
5 تیر 91 16:47
جووووووووووووووووووووووووونم خاله،چه بزرگ شدی ولی می دونم خودت خیلییییییی خوشکلتر ازعکساتی
شاپرک مامان مهدی
5 تیر 91 23:45
مبارک باشه راه رفتن چه بامزه هم تلش رو می کشه از سرش