کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

کیمیا، دختری از ورای آسمانها

کیمیا و شیطنت هاش!!!

حسابی شیطون شدی ....من عاشق شیطنتت هات هستم عزیزمممممممم من کیمیا دو دندونه هستم مامانم میخواد از کارای روزانه من تعریف کنه قربون اون دو تا دندون فسقلیت بشم من شیطنت اول: کیمیا در حال پاره کردن جزوه های مامانش!!!! حالا ریزتر..... حالا ملاچه اش کنم..... خلاصش  کردم دیگه !! ای وای مامانی پیدام کردی؟! اگه ازم گرفت برم سراغ چی؟؟؟؟؟اونا خوبن ها!!! اااااا اون یکی موند که... بیا ببینم حساب تو رو نرسیدم...... و اینهم سرانجام جزوه‌های من!!!!!نینی داری یعنی همین دیگه ...خوبه کارم باهاشون تموم شده بود --------------------------------------------------------------------------------...
20 اسفند 1390

کیمیا 8 ماهه شد

دخمل گلم دیروز وارد 9امین ماه زندگیش شد....قشنگ تر از تو دنیا وجود نداره واسه من عزیزممممممم....خیلیییییییییییییییییییییی شیرین شدی ماشالااااااااااااا کیمیا 8 ماهه من....وجود من ...عشق من ....زندگی من.....امید من و باباش.... و باز هم خوابیدم معصومانت که من هیچ وقت سیر نمیشممممممممممممم شونصدتا عکس از خوابیدنت داری   ...
20 اسفند 1390

دست دسی!

از روز چهارشنبه 16 اسفند دس دسی میکنی ....قربون اون دستای توچولوت برم من..... تو مطالب قبلی در مورد بازی هات گفتم یادم رفت بگم یکی از باری های مورد علاقت بازی با بطری اب معدنی ههههههه  1  ساعتی قشنگ با یک بطری سرگرم میشی ههههههه...از دور بطری میبینی کلی دست و پا میزنی ......به رومیزی نایلونی روی پا تختی هم شدید علاقه داری 10 دفعه تا حالا کشیدیش و همه چیزای روش رو ریختی ...امروز جا دستمال کاغذی هم شکست با اینکار تو ....خدا نکنه با روروئک پات به اتاق برسه هههههه....... دیگه اینکه عاشق کمد و باز کردن درشی ....در کمد رو باز میکنی و تک لباس ها رو میکشی بیرون و میخندی ....هههههه ...اینه هم خیلی دوست داری همش مخوای خودتو توش بخوری ههه...
20 اسفند 1390

فضول خانم!!!

تو چه طوری رفتی اونجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!! شیطون خانم قربون این ناز کردنت برم من ....اینجا کج شدی که منی که پشت دوربینم رو ببینی و ناز کنی ههههه جونممممم   ...
20 اسفند 1390

مدل جدید خوابیدن!!!

دخترک من عاشق هر چیزی که نباید بهش دست بزنه هست!!! مثل کنترل،تلفن،موبایل و ......ببین چه جوری خوابید !!!فقط من موندم که تو که دو تا دستت اشغال بوده چه جوری پتو دادی رو سرت ...اخرش هم نفهمیدم فقط دیدم اینطوری خوابیدی!!!!!!!!!! ههههههه جون و دلم بگه از پریشب که رسما منو دیوانه کردی.....جمعه شب ساعت 9:45 خوابیدی منم خوشحال که اخ جون خوابید .... چقدر خوش خیالم من!!!ساعت 10:30 با گریه بلند شدی.....پیدا بود خوابت میومد ولی پریده بودی و بدخواب شده بودی...تا ساعت 1:45 شب بدون وقفه گریه کردی ...جیغ زیدی و نق زدی خداااااااااااااااااااااااااااااااااا سرم داشت میترکید به خدا....فقط شاید یه ربع که جلو اینه و پشت پنجره میبردمت ساکت میشدی....نه باز...
30 بهمن 1390

کیمیا و دوست جدیدش

من یه دوست جدید دارم که قد خودمه ههههههه ولی بازم صحنه های مورد علاقم تو تی وی بر هرچیزی ارجح تره...قربون اون تی وی دیدنت برم خداااااااااااااااااااا عاشقتم به خدا دختر نازمممممممممممممممم ببین چه بر سر خونه زندگی میاری جوجه ههههههه انگار بمب زدن!!!!   ...
30 بهمن 1390

شیرخشک

بعد از 1 ماه تلاش من و بابا بلاخره شیرخشک خوردی .....اخه من از هفته دیگه باید برم سر کلاس 6 7 ساعتی نیستم ......خدا رو شکر......ممنون که همکاری کرده عسلم دوست دارم و عاشقتمممممممممممممممم نحوه گرفتن شیرخشک واسه کیمیا چون من خودم خیلی دنبال راه بودم ...میگم واسه کسایی که مشکل من رو دارن: اول تو فرنی میریختم نمیخورد ...مقدارشو کم کردم و با فرنی یه قاشق فرنی و یه قاشق آب دادم خورد تا تو فرنی بهش عادت کرد ولی بازم خودشو نمیخورد.....بعد از اون سعی کردم با قاشق بهش بدم خیلی رقیق درست کردم و یه کم سیب توش رنده کردم و سیب هاشو جدا کردم یعنی فقط یه کم طعم سیب گرفت ....بعد با قاشق و یه قاشق آب دادم خورد ....با بعدی با یه پیمونه شیر که 30 سی سی آب ...
22 بهمن 1390